شهریور 93

1393/6/10 15:42

نویسنده : مامان جون

227 بازدید

اشتراک گذاری

سلام بای بای

دیگه تابستون هم داره تموم میشه وکم کم پاییز میرسه من و بابا احسان ودو پسرهای گلم تابستون را الحمدالله به خوبی گذروندیم از اول تابستان پیمان وپژمان یا کلاس تابستانی شنا و...میرفتند یا کلاسهاشون تموم میشد میرفتیم پارک بعضی روزهاهم باپیمان پسربزرگم مهر میره کلاس دوم درسهای سال دوم را باهمو مرور میکنیم یا تو خونه یه روز اختصاص میدادیم به روز خلاقیت چند تا روزنامه میزاشتیم با چسب و قیچی و.... کار دستی درست میکردیم و یا خونه مادر جون و یا خونه مامانی و یا توخونه برنامه ورزش میزاشتیم .تو این سه ماه تابستان همیشه سعی میکردم براشون برنامه ریزی کنم وسرشون یه جورایی گرم بشه البته بابا احسان هم همیشه تشویقم میکرد و بعضی وقتها هم که وقت ازاد داشت کمکم میکرد. این بود از کل تابستان 93 چشمک

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

نهال
10 شهریور 93 16:18

سلام مامانی خوب و پر تلاش.اینا که تو هفت خط گفتی هفتاد من مثنوی است که من خبر دارم.سپاس که برای خوب بودن نسل آینده از جان و دل مایه می گذاری.دستت را می بوسم.

مامان جون
پاسخ

سلام نهال جان ممنونم به وبلاگ من سر میزنی

واز اینکه نظر میدهی و قوت قلبی به من میدهی بسیار بسیار بسیار سپاس گذارم

مامان کیمیاو دو پسرم کوروش وکیارش
12 مهر 93 17:39

سلام سمانه جان چقدر دوتا پسر سخته پسر دومم شش ماهه پیش به دنیا اومده خدا بهت صبر بده پسرا خیلی شر وبلا هستند اما معلومه شما مامان خیلی خوبیی هستی مطالب بیشتری بزار من بتونم از تجربیات شما استفاده کنم ممنونم عزیزم.👏👏👏🌹🌹🌻🌻🌹🌹🌸🌸🌺🌺

مامان جون
پاسخ

سلام کیمیا جون مرسی عزیزم با اینکه سختی های خودشو داره اما شیرینی وخوبی هایی هم داره کلا مادر بودن سخته ولی لذتهای هم داره که نمیشه با هیچ چیز دیگه ی مقایسه بشه

پیمان و پژمان گنج آبادی

شهریور 93

نظرات (2)

مطلب بعدی

مطلب قبلی