مهر و آغاز فصل پاییز
سلامی به قشنگی فصل پاییز به زیبایی برگهای درختها
تمام فصل های خدا زیباست جای شکرو سپاس دارد چشم ها میبیند این زیبایی را و گوشها میشنوند خش خش برگهای پاییزی
بعد سالگرد بابا رفتیم باغ پدرم و تا بعد از ظهر اونجا بودیم شب هم رفتیم خونه که بابا چند سال پیش درست کرده بود صبح بعد از صبحانه خوردن دوباره رفتیم تو باغ کلی میوه جمع کردیم بچه ها کلی خوش میگذروندن با ذوق و شوقی میوه هارو از درخت داخل جعبه ها میزاشتن با هم مسابقه گذاشته بودن من و همسرم از بازی انها لذت بردیم خیلی خوش گذشت کلی عکس گرفتیم شب هم اومدیم و واسه فردا که بچه ها مدرسه اماده شدیم
بچه هارو خودم بردمشون مدرسه طبق رسم هرساله از قران ردشون کردم و صدقه ای واسه کل سال تحصیلی و تا زمان که وارد کلاسشون بشن همراهیشون میکنم روز بعد مدرسه مریض شدم یه سرماخوردگی که یه هفته منو خونه نشین کرد دو سه روز بعد از من همسرم مریض شد اما خدارو شکر بچه ها مریض نشدند اونم زود خوب شد هفته بعد که تعطیلات عاشورا تاسو عا بود دوباره رفتیم خونه باغ پدرم با پدر و مادر همسرم و برادر ش خیلی بهمون خوش گذشت مثل یه مسافرت چند روزه به طبیعت داشتیم
اینم عکس همسرم تو باغ بع مراسم سالگرد